دانش اندازه شناسی

مقالات و اخبار درباره دانش و فناوری اندازه شناسی

دانش اندازه شناسی

مقالات و اخبار درباره دانش و فناوری اندازه شناسی

اندازه گیری مستقیم جرم یک کوتوله سفید توسط تلسکوپ فضایی هابل

دوم فوریه 2023

ستاره شناسان به تازگی توانسته اند برای نخستین بار جرم یک کوتوله سفید تنها را با استفاده از تلسکوپ فضایی هابل اندازه گیری کنند. این کوتوله سفید که باقیمانده یک ستاره است، LAWD 37 نام دارد و حدود یک میلیارد سال قبل پس از اتمام سوخت هسته‌ای یک ستاره باقیمانده است.

تیمی از ستاره شناسان با استفاده از هابل پس از عبور این کوتوله سفید از برابر یک ستاره توانستند خمش نور آن ستاره در اثر میدان گرانشی کوتوله سفید را مشاهده کنند. بر اساس پدیده لنز گرانشی، پژوهشگران قادر به اندازه گیری جرم ستاره شدند. نتایج تحقیق آنان در ماهنامه انجمن سلطنتی ستاره شناسی بازتاب یافته است.

کیلاش ساهو یکی از نویسندگان این مقاله جدید پیش از این جرم یک کوتوله سفید را برای یک بقیمانده ستاره ای در یک دستگاه دوتایی اندازه گیری کرده بود. اما این تحقیق جدید در نوع خود بی نظیر است زیرا LAWD 37 یک کوتوله سفید تنها است و جزئی از یک دستگاه دوتایی ستاره ای نیست.

با وجودی که LAWD 37 دیگر گداخت هسته ای در مرکز خود انجام نمی دهد، سطح ستاره هنوز دارای دمای 100 هزار درجه سلسیوس است. این باقیمانده ستاره ای در فاصله 15 سال نوری از زمین قرار دارد و هم اکنون جرم آن 56 درصد جرم خورشید ماست.

روش استفاده برای اندازه گیری جرم کوتوله سفید که به مایکرولنز گرانشی موسوم است، نسخه کوچک مقیاسی از لنز گرانشی است که در آن یک شیء جسیم فضا را به گونه ای خم می کند که پرتوهای نور اجسام پشت سر آن پیرامون آن خمش پیدا می کنند و امکان می دهند اجسام پشت سر آن را که در حالت عادی ناپیدا هستند ببینیم. اشیای پشت سر در اثر این پدیده بزرگنمایی نیز میشوند و قادر می شویم اجسامی که کم نور تر از قابلیت مشاهده هستند را بینیم.

برای مثال سال گذشته ایرندال، یک ستاره با قدمت 13 میلیارد سال را توانستیم بواسطه خاصیت بزرگنمایی لنز گرانشی ببینیم.

برای اندازه گیری جرم LAWD 37 ، پژوهشگران مجبور شدند تا عبور آن از برابر ستاره پس زمینه ای صبر کنند، رویدادی که پیش بینی زمان آن مرهون ماموریت ماهواره گایا از موسسه فضایی اروپا بود. سپس آنها نور ستاره پس زمینه را از تابش بسیار خیره کننده‌ترLAWD 37 که بسیار نزدیکتر است تفکیک کردند.

اندازه گیری میزان خمش پرتو نور ستاره پس زمینه ای مانند اندازه گیری طول یک خودرو بر سطح ماه از روی کره زمین بود. آنها باید هرکدام از رگه های نور LAWD 37 را در جهات مختلف به دقت تجزیه می کردند که مستلزم مطالعه دقیق تک تک رصدهای هابل بود.

با استفاده از اطلاعات بدست آمده ستاره شناسان خواهند توانست رابطه میان جرم و شعاع سایر کوتوله های سفید را محاسبه کنند و نیز رفتار ماده در میدان گرانشی عظیم کوتوله سفید را بهتر دریابند.

خورشید ما نیز پس از 5 میلیارد سال به یک کوتوله سفید تبدیل خواهد شد. در آن زمان، سوخت هیدروژن هسته خورشید تمام می‌شود و‌ حرارت تولید شده نخواهد توانست در برابر میدان گرانشی عظیم خورشید مقاومت کند. در نتیجه خورشید چروک می‌خورد و ضمن باقی گذاردن یک هسته بسیار متراکم، لایه های بیرونی آن که در اثر گرمای ناشی از این فروریزش منبسط می شوند یک سحابی درخشان در اطراف هسته چگال باقی خواهند گذارد.

منبع

https://news.yahoo.com/hubble-telescope-directly-measures-white-181700735.html

سفتی یک ماده چیست و چگونه اندازه گیری می شود؟

توانایی یک ماده برای تغییرشکل مومسان و جذب انرژی در فرایند تغییرشکل، قبل از شکست به خاصیت سفتی (toughness) موسوم است. بیاد داشته باشید که خاصیت لوله شوندگی (ductility) میزانی از اندازه تغییرشکل ماده پیش از شکست است، اما نرم بودن یک ماده به معنای سفتی آن نیست. سفتی ترکیب مناسبی از استحکام و نرمی است. ماده ای با استحکام بالا و نرمی بالا سفتی بیشتری از ماده ای با استحکام پایین و نرمی بالا خواهد داشت. بنابراین یک راه برای اندازه گیری سفتی، محاسبه مساحت زیر منحنی تنش-کرنش ناشی از آزمون کشش است. این مقدار بطور ساده "سفتی ماده" نامیده شده و دارای واحد انرژی بر حجم است. سفتی ماده معادل جذب آهسته انرژی توسط ماده است.

چندین متغیر هستند که تاثیر بنیادی بر سفتی ماده دارند:

نرخ کرنش (سرعت بارگذاری)

دما

اثر بریدگی (notch effect)

یک فلز ممکن است دارای سفتی قابل قبول تحت شرایط بارگذاری ایستا بوده اما تحت بارهای پویا (دینامیک) یا برخورد دچار شکست شود. به عنوان یک قانون، لوله شوندگی (نرمی) و در نتیجه سفتی با افزایش سرعت بارگذاری کاهش می یابد. دما دومین متغیری است که تاثیر عمده ای بر سفتی دارد. با کاهش دما لوله شوندگی و سفتی نیز کاهش می یابند. سومین متغیر به اثر بریدگی موسوم است که به توزیع تنش مربوط می شود. یک ماده ممکن است تحت تنش تک محوری سفتی خوبی از خود نمایش دهد اما یک تنش چند محوره به واسطه وجود یک بریدگی در ماده روی می دهد و ماده نمی تواند در برابر تغییرشکل همزمان کشسان و مومسان در جهات مختلف ایستادگی کند.

آزمون های سفتی متعددی ابداع شده اند که برای شرایط بارگذاری مختلف یا طراحی خاص قطعه بکار می روند. سه تا از خواص سفتی مورد آژمون عبارتند از سفتی برخورد، سفتی در برابر بریدگی و سفتی در برابر شکست.

سفتی برخورد

سفتی یا استحکام برخورد یک ماده را می توان توسط یا آزمون چارپی یا ایزود اندازه گیری کرد. این دو آزمون از نمونه های متفاوت و روشهای مختلف نگهداری نمونه های استفاده می کنند اما هر دو از یک ماشین آزمون پاندولی سود می جویند. در هر دو آزمون، نمونه توسط یک ضربه واحد پاندول شکسته می شود. یک نشانگر توقف برای ثبت میزان بازگشت پاندول پس از شکستن نمونه بکار می رود. سفتی برخورد یک ماده با اندازه گیری انرژی جذب شده در طی شکست نمونه تعیین می شود. این کار بسادگی با اندازه گیری ارتفاع رها شدن پاندول و ارتفاع گرفتن مجدد آن پس از شکستن قطعه و بازگشت انجام می شود. ارتفاع پاندول ضرب در وزن پاندول معادل انرژی پتانسیل آن و اختلاف انرژی پتانسیل پاندول در ابتدا و انتهای آزمون معادل انرژی جذب شده است.

از آنجایی که سفتی از دما بسیار تاثیر می پذیرد، این آزمونها اغلب به دفعات مختلف در دماهای متفاوت اجرا می شوند. با این کار نموداری از سفتی برخورد ماده در دماهای مختلف تولید می شود. در تصویر زیر نمودار سفتی برخورد بر حسب دما برای یک نوع فولاد نشان داده شده است. می توان دید که در دماهای پایین ماده تردتر و سفتی برخورد پایین تر است. در دمای بالا ماده نرمتر و سفتی برخورد بالاتر است. یک دمای گذار، مرزی میان رفتار ترد و نرم ماده تعریف می کند و این دما در انتخاب یک ماده اغلب ملاحظه بسیار مهی بشمار می آید.

سفتی بریدگی

سفتی بریدگی قابلیت یک ماده در جذب انرژی در حضور یک نقص محلی است. وجود این نقص در ماده (مانند یک شکاف یا بریدگی) باعث می شود ماده سطوح پایین تری از سفتی را از خود نشان دهد. وقتی نقصی در ماده وجود دارد، بارگذاری یک وضعیت تنش سه محوری در مجاورت آن نقص ایجاد می کند. ماده دچار کرنش مومسان در ناحیه نزدیک نوک ترک یا شکاف می شود که تنش در آنجا بالاتر است. لیکن میزام تغییرشکل مومسان توسط ماده پیرامونی محدود می شود که همچنان کشسان باقی مانده است. وقتی چیزی مانع تغییرشکل مومسان ماده شود، به شیوه ای ترد می شکند.

سفتی بریدگی با نمونه های مختلفی از جمله نمونه آزمون برخورد V-notch چارپی یا نمونه آزمون برش دینامیک اندازه گیری می شود. همانند آزمون برخورد معمولی، آزمون در دماهای مختلف تکرار می شود. با تغییر دما و سرعت بارگذار ینمودارهایی مانند زیر تولید می شود. نعمولا تنها آزمون ایستا و برخورد انجام می شود لیکن بسیاری قطعات در خدمت نرخ بارگذاری در گستره خط چین نشان داده شده تجربه می کنند.

سفتی شکست

سفتی شکست نشان دهنده میزان تنش مورد نیاز برای گسترش یک نقص از قبل موجود است. این یک خاصیت بسیار مهم ماده است زیرا بروز نواقص در ماده در طی فرآوری، ساخت یا در طی عمر خدمتی قطعات اجتناب ناپذیر است. نواقص ممن است بصورت ترک، نفاط توخالی، اضافات متالورژیکی، نقص جوشکاری، ناپیوستگی در طراحی یا ترکیبی از اینها وجود داشته باشند. از آنجایی که مهندسان نمی توانند از عدم وجود نواقص در قطعات مطمئن باشند، فرض اینکه یک نقص از درجه ای انتخابی در تعدادی قطعات موجود است امری طبیعی است و از رویکرد مکانیک شکست کشسان خطی (LEFM) برای طراحی اجزای حیاتی طراحی استفاده می شود. این رویکرد از اندازه نقص و ویزگی های آن، هندسه قطعات، شرایط بارگذاری و خاصیتی از ماده به نام سفتی شکست برای برآورد قابلیت یک ماده یا قطعه در محدودسازی نقص و مقاومت در برابر یک شکست فاجعه بار استفاده می کند.

 

منبع:

https://www.nde-ed.org/Physics/Materials/Mechanical/NotchToughness.xhtml

سوئیچ های فشار و کاربرد آنها

سوئیچ فشار مکانیکی یک ابزار کنترلی است که در فشاری از پیش تعیین شده تغییر وضعیت می دهد. در حالی که حسگرهای فشار (ترانسمیترها و ترانسدیوسرها) یک سیگنال خروجی متغیر تولید می کنند، خروجی سوئیچ های فشار یک سیگنال منقطع باینری است. اصل بنیادی عملکرد این ابزارها، یک تعادل نیرو بین یک دیافراگم حس کننده فشار و نیروی فنر مخالف آن است (این نیروی فنر اغلب قابل تنظیم است). با اعمال فشار به دیافراگم، این عضو به سمت فشار فنر مخالف حرکت کرده باعث بسته شدن دو تماس الکتریکی می شود. این تعادل نیرو به صورت یک عبارت ریاضی قابل بیان است که می تواند اصل فیزیکی زیربنای ساخت این سوئیچ‌ها را توضیح دهد:

فشار موجود * مساحت دیافراگم = ثابت فنر * میزان فشردگی فنر

بنابراین سه پارامتر میزان فشردگی فنر، مساحت دیافراگم و ثابت فنر هر سه در تعیین فشار تنظیم شده برای عمل کردن سوئیچ موثر هستند.

شکل زیر برخی انواع سوئیچ های فشار تجاری را نشان می دهد.

برای مثال سوئیچ های فشاری که برای کاربرد فشارهای بالا منظور شده اند معمولا با دیافرام های کوچک یا پیستونهای با قطر کوچک و فنرهایی با ثابت فنر بزرگ ساخته می شوند (شکل زیر). بطور عکس، ابزارهای فشار پایین دارای دیافراگم های بزرگ و ثابت فنر کوچک هستند.
Source: https://blog.wika.com/files/2016/09/construction_mechanical_pressure_switch.jpg

انواع مختلف سوئیچ های فشار و ماهیت ذاتی آنها

بحث فوق بیشتر بر سوئیچ های فشار مکانیکی تمرکز داشت اما انواع دیگری از این ابزار موجودند که ماهیتی متفاوت دارند. سوئیچ های فشار الکتریکی از انواع مختلفی حسگرهای الکترونیکی برای سنجش فشار در محفظه اعمال فشار استفاده کرده و مقدار آن را با یک سیگنال ولتاژی منعکس می کنند. نقاط سوئیچ کردن با مقایسه ولتاژ سیگنال و یک ولتاژ مرجع (که قابل تنظیم توسط کاربر است) تعیین می شود. در فناوری های پیشرفته تر سوئیچینگ از الگوریتم های ریاضی برای این مقایسه استفاده می شود.

بطور کلی ویژگی های مسترک همه سوئیچ های فشار عبارت از یک نقطه تنظیم برای عمل کردن و نرخ بیشینه فشار است. همچنین همگی آنها داری یک اتصال محفظه فشار هستند که به خط لوله یا مخزن مورد اندازه گیری اعمال می شود. بدین ترتیب اشکال بسیار متنوعی از سوئیچ های فشار می توان یافت که از موادی مانند برنج، فولاد، فولاد زنگ نزن و پلاستیک بسته به دامنه فشار و هزینه نسبی ابزار ساخته می شوند. شکل اتصال نیز NPT یا G ¼ است. ماده سازنده دیافراگم معمولا الاستومر یا در مورد سوئیچ‌های الکتریی، فولاد یا سرامیک است.

از نقطه نظر الکتریکی سه نوع سوئیچ فشار وجود دارد:

سوئیچ های دوراهه در حالت عادی باز (NO) در حالت عادی مدار تماس الکتریکی باز است و با رسیدن فشار به نقطه تنظیم، مدار بسته شده و سیگنال الکتریکی صادر می شود.

سوئیچ های دوراهه در حالت عادی بسته (NC) در حالت عادی مدار تماس الکتریکی بسته است و با رسیدن فشار به نقطه تنظیم، مدار بسته باز و سیگنال الکتریکی قطع می شود.

سوئیچ های سه راهه که قابل تنظیم به دو حالت NO و NC بسته به کاربرد هستند.

برای مثالی از کاربرد یک سوئیچ فشار در حالت عادی باز، می توان به ماشینی اشاره کرد که در آن، با رسیدن نیرو به یک مقدار آستانه باید مکانیزم اعمال نیرو عمل کند. با قرار دادن این سوئیچ بطور سری با مدار ماشین می توان ترتیبی داد که با رسیدن مقدار نیرو به یک مقدار معین، سوئیچ بسته شده و نیرو در استای مورد نظر اعمال شود.


Source: http://www.comer-italia.com/flex/tmp/imgResized/T-16b9bf3689ac586eb17c3e98c460cc61-348x340.jpg

منابع:

https://blog.wika.com/knowhow/what-is-meant-by-the-normally-open-switching-function-with-pressure-switches/?doing_wp_cron=1669977120.9875268936157226562500

NOSHOK Pressure Switches White Paper

http://www.comer-italia.com/flex/cm/pages/ServeBLOB.php/L/EN/IDPagina/313

 

 

 

 


کلمپ متر چیست و چگونه کار می کند؟

برای اندازه گیری پارامترهایی مانند جریان و ولتاژ، نیاز به یک ابزار اختصاصی داریم. برای اندازه گیری جریان از ابزارهایی مانند مولتی مترهای آنالوگ یا دیجیتال استفاده می شود اما برای استفاده از این ابزارها باید مدار حامل جریان بریده شده و الکترودهای ابزار بطور سری در مدار قرار گیرد. در بسیاری حالات انجام چنین کاری عملی یا ممکن نیست. بریدن مدار می تواند خطراتی مانند شوک الکتریکی در بر داشته باشد.

انتخاب مناسب در چنین وضعیت هایی کلمپ متر است.

کلمپ متر چیست؟

کلمپ متر یک ابزار گیره مانند است که می تواند دور یک سیم حامل جریان قرار گرفته و جریان عبوری از آن را اندازه بگیرد. اصل علمی بکار رفته این است که کلمپ متر میدان مغناطیسی ایجاد شده توسط جریان سیم را شناسایی کرده و به توسط آن مقدار جریان را اندازه می‌گیرد (این پدیده مطابق قانون فاراده است که می گوید نیروی محرکه القایی در یک سیم به تغییرات شار میدان مغناطیسی عبوری از این مدار بستگی دارد).

برخلاف ابزارهایی مانند مولتی مترها، کلمپ متر دارای این مزیت است که می تواند بدون نیاز به بریدن مدار، جریان عبوری از آن را اندازه بگیرد. بطور کلی دو نوع کلمپ متر وجود دارد:

-         مدلهایی که برای اندازه گیری جریان بار بکار می رود.

-         مدلهایی که برای اندازه گیری نشت جریان بکار می رود.

کلمپ مترها را طور دیگری نیز می توان دسته بندی کرد برای مثال آنهایی که برای اندازه گیری جریان مستقیم یا متناوب بکار میروند و یا اینکه از روش یکسوسازی مقدار میانگین یا جذر میانگین مربعات (RMS) استفاده می کنند.

روش ساده استفاده از یک کلمپ متر

بطور کلی هر دو نوع کلمپ متر گفته شده به روش مشابهی بکار می روند. ابتدا باید نوع جریان مستقیم یا متناوب را روی کلمپ متر انتخاب کرد. سپس گستره جریان تحت اندازه گیری را تعیین نمود. در صورت اندازه گیری جریان مستقیم حتما باید ابتدا تنظیم صفر انجام داد.

سپس گیره کلمپ متر را با فشردن تکمه کناری آن باز کرده و آن را دور سیم حامل جریان قرار داده و گیره را می بندیم. سیم باید در مرکز کلمپ قرار گیرد تا حداکثر درستی اندازه گیری حاصل شود.

استفاده از یک کلمپ متر جریان بار

این نوع کلمپ مترها تنها باید دور یکی از سیمهای حامل جریان قرار داده شوند. ابزار نباید دور سیمهای متعدد گیره شود زیرا خوانش درست را با اشکال مواجه می کند.

استفاده از کلمپ متر نشتی جریان

سیمهای زمین باید به تنهایی اندازه گیری شوند. اگر یک مدار AC اندازه گیری می شود، باید ابزار دور تمامی سیمها قرار داده شود (دو تا در مورد جریان دو فاز و سه تا در مورد جریان سه فاز).

وقتی نشتی جریان اندازه گیری می شود، باید هر دو سیم همزمان درون گیره قرار داده شوند.

جریان نشتی آن جریانی است که از طریق مقاومت عایق به زمین جریان پیدا می کند و می تواند چندین ده میکرو آمپر باشد.

توجه: بیشتر کلمپ مترها باید تنها برای سیم های روکش دار بکار روند.

رویه کالیبراسیون کلمپ متر

برای کالیبراسیون کلمپ متر از یک منبع جریان استاندارد (بطور معمول یک کالیبراتور چند کاره یا multifunction) و یک سیم پیچ جریان چند دور استفاده می شود. کالیبرالتور چندکاره تولید جریانی می کند که از N دور سیم پیچ می گذرد، بدین ترتیب نشان دهی کلمپ متر N برابر جریان تولید شده خواهد بود. شکل زیر نمونه ای از آرایش تجهیزات برای کالیبراسیون کلمپ متر را نشان می دهد.

منبع:

https://www.hioki.com/us-en/learning/how-to/u-clamp-meters.html

 

پروتکل HART چیست؟

بیشتر ابزارهای هوشمند میدانی که در سراسر دنیا نصب شده اند دارای قابلیت ارتباط با HART هستند. فناوری قدرتمند HART (مخفف عبارت مبدل راه دور قابل آدرس دهی بزرگراهی یا Highway Addressable Remote Transducer) استاندارد جهانی برای ارسال و دریافت اطلاعات از طریق سیمهای میان ابزارهای هوشمند و سیستم کنترل یا پایش و یا اسباب ارتباطی قابل حمل است.

به عبارت فنی تر، HART یک پروتکل ارتباطی دو جهته است که بین ابزارهای میدانی هوشمند (مانند ترانسمیترهای فشار یا دمای قابل برنامه ریزی و مجهز به نمایشگر) و سیستم های میزبان (PLC یا ابزار ارتباطی قابل حمل) امکان تبادل داده را فراهم می کند. میزبان در اینجا می تواند هر نرم افزار کاربردی نصب شده روی ابزار دستی یا لپ تاپ یا کنترل فرایند یک کارخانه باشد.

 

فناوری HART

فناوری HART برای کالیبراسیون ابزارهای هوشمند و یا عیب یابی برخط انتخابی بسیار مناسب است. دلایل زیادی برای برقراری ارتباط میان یک میزبان و ابزارهای هوشمند وجود دارد:

-         پیکربندی ابزار

-         عیب یابی ابزار

-         رفع عیب ابزار

-         خوانش مقادیر اندازه گیری اضافی که توسط ابزار قابل تدارک است.

-         بررسی وضعیت سلامت ابزار

-         و ...

این فناوری موفق ترین پروتکل ارتباطی از نوع خود بوده و هم اکنون روی بیش از 30 میلیون ابزار هوشمند در سراسر دنیا نصب شده است.

 

پروتکل HART چگونه عمل می کند؟

پروتکل HART از استاندارد کلیدگذاری انتقال فرکانس (FSK=Frequency Shift Keying) از گروه بل 202 برای برهم نهی سیگنال های ارتباطی دیجیتال در سطح پایین بر فراز یک سیگنال 4-20mA استفاده می کند. سیگنال دیجیتال از دو فرکانس 1200 Hz و 2200 Hz که معرف بیتهای 1 و 0 هستند تشکیل شده است. موجهای سینوسی این دو فرکانس روی کابلهای سیگنال آنالوگ جریان مستقیم برهم نهی می شوند تا ارتباطات همزمان آنالوگ و دیجیتال ایجاد کنند. از آنجایی که مقدار متوسط سیگنال FSK همواره صفر است، سیگنال آنالوگ 4-20mA تحت تاثیر قرار نمی گیرد. سیگنال ارتباطی دیجیتال یک زمان پاسخ 2 تا 3 بروز سازی داده در ثانیه بدون ایجاد وقفه در سیگنال آنالوگ دارد. یک امپدانس حلقه حداقل 230 W برای ارتباط مورد نیاز است.

 

کلیدگذاری انتقال فرکانس

فناوری HART یک پروتکل master/slave است، بدین معنی که یک ابزار میدانی هوشمند (slave) تنها زمانی لب به شخن می‌گشاید که از جانب یک master فراخوانده شود. پروتکل HART می تواند در مودهای مختلفی مانند نقطه به نقطه یا multidrop برای مخابره اطلاعات به یا از ابزارهای میدانی هوشمند و کنترل مرکزی یا سیستم های پایش بکار رود.

پروتکل HART از دو کانال مخابراتی همزمان استفاده می کند: یک سیگنال آنالوگ 3-20mA و یک سیگنال دیجیتال. سیگنال 4-20 mA با مقدار اندازه گیری شده اولیه (در مورد یک ابزار میدانی هوشمند) با استفاده از حلق جریان 4-20mA ارتباط برقرار می‌کند. این سریعترین و قابل اعتمادترین استاندارد صنعتی است. اطلاعات اضافی در مورد ابزار با استفاده از یک سیگنال دیجیتال مخابره می شود که بر روی سیگنال آنالوگ بر هم نهی شده است.

سیگنال دیجیتال شامل اطلاعاتی از ابزار است که شامل وضعیت دستگاه، تشخیص عیب، مقادیر اندازه گیری شده یا محاسبه شده کمکی و مانند اینها می شوند. دو کانال مخابراتی به همراه یکدیگر یک راهکار کم هزینه و بسیار مقاوم برای ارتباطات میدانی کامل فراهم می‌کنند که استفاده و پیکربندی آن بسیار ساده است.

شکل زیر مثالی از اتصال یک HART به ترانسمیتر فشار را نشان می دهد. هدف در اینجا می تواند پیگربندی مجدد ترانسمیتر با مثلا تعویض گستره کاری آن باشد. منبع تغذیه می تواند هر دستگاهی مانند یک DPI 610 باشد.

 

https://instrumentationtools.com/what-is-hart-protocol/

https://www.fieldcommgroup.org/technologies/hart/hart-technology-explained#4257225834-3363075786